قُلْ یَعِبَادِى الَّذِینَ أَسرَفُوا عَلى أَنفُسِهِمْ لا تَقْنَطوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ.....
دوستــی دارم که با من است حتی از رگ گردن هم نزدیک تر ولی من از آن غـــــــــــــــــافلم!!!!!

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان رهروان و آدرس rahro.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

کل مطالب : 311
کل نظرات : 53

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 15
باردید دیروز : 3
بازدید هفته : 306
بازدید ماه : 439
بازدید سال : 4155
بازدید کلی : 46647
یواشکی
خیلی یواشکی هایمان عوض شده است
دروغ چرا؟ بعضی ها جوان که بودند یواشکی یک کارهایی می کردند...
یواشکی ساکشان را می بستند و بدون این که پدر و مادر بفهمند
با خودشان بیرون می بردند و به بهانهٔ مدرسه، جیم می شدند و می رفتند جبهه.
قبلش یواشکی دست برده بودند توی شناسنامه و سن شان را تغییر داده بودند.

بعضی ها هم یواشکی دار و ندارشان را می دادند به فقرا یا کمک می کردند به جبهه.
شب ها یواشکی از چادر یا اتاق یا سنگر می زدند بیرون و نماز شب می خواندند.
بودند رزمنده هایی که یواشکی پوتین های بچه های دیگه رو واکس میزدند
یا ظرفهاشون رو یواشکی می شستند....
بودند فرمانده گردان هایی که وقتی بقیه خواب بودند،
یواشکی و بی سر و صدا، صـبح زود دستشویی ها رو طی میکشیدند و...
یواشکی های شان هم عالمی داشت . . .
بی اختیار یاد این آیه می افتم که
«رجال لا تلهیهم تجارة ولا بیع عن الله
و إقام الصلاة و إیتاء الزکاة یخافون یوما تتقلب فیه القلوب والأبصار»
آیه37-سوره نـور
براسـتی چه مردانی بودند؟!
آن ها از چه می ترسیدند و ما از چه؟!

شهدا! شما که صدایتان به خدا میرسد! به او بگویید خلوت های ما را نگاه نکند...
 
تعداد بازدید از این مطلب: 603
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


شکار یک قهرمان!
!
فرمانده ناو جنگی وینسنس دستور شلیک موشک به هواپیمای مسافربری ایرانی را صادر کرد. 290 مسافر و خدمه بی گناه هواپیمای ایرباس - از جمله 66 کودک زیر 12 سال - مظلومانه به شهادت رسیدند و کاپیتان ویل راجرز شایسته دریافت مدال افتخار از رئیس جمهور آمریکا شد.
 
تعداد بازدید از این مطلب: 574
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نگاه یک مرد
مطمئن باشید آنان که از جان مایه می گذارند
دنبال دستمزد نیستند
نگاه این مرد را ببین ...
درد این نگاه می تواند کوه را منفجر کند...
 
تعداد بازدید از این مطلب: 632
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


یا زهرا
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم واهلک عدوهم اجمعين

شهید تورجی زاده پشت بی سیم چه خواند که حسین خرازی از هوش رفت ؟

خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند خیلی مجروح شده بودند .

حاجی بی قرار بود اما به رو نمی آورد خیلی ها داشتند باور می کردند اینجا آخرشه یه وضعی شده بود

عجیب تو این گیر و دار حاجی اومد بی سیم چی را صدا زد.

حاجی گفت: هر جور شده با بی سیم تورجی زاده را پیدا کن (شهید تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا ) مداح با

اخلاص و از عاشقان حضرت زهرا بود.

خلاصه تورجی را پیدا کردند

حاجی بی سیم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بی سیم گفت:

تورجی چند خط روضه حضرت زهرا برام بخون.

تورجی فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی از هوش رفت

صدا را روی تمام بی سیم ها انداخته بودند

خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم

بچه ها دارند تکبیر میگند خط را گرفته بودند عراقی ها را تارو مار کردند

تورجی خونده بود :

در بین آن دیوار و در

زهــرا صدا می زد پدر

دنبال حیـدر می دوید

از پهلــویش خـــــون می چکید

زهرای من، زهرای من...
 
تعداد بازدید از این مطلب: 579
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


پروازی به مقصد آسمان
یک. دو. سه...آتش!
1- دوازدهم تیر سال 67، ساعت تقریبا نزدیک 10 است و ناو آمریکایی «وینسس» در آب‌های خلیج فارس در حرکت است.
2- ساعت حدود 10:10 فرمانده مرکز عملیات نیروی دریایی آمریکا، از این که ناو مذکور چندین کیلومتر دورتر از محلی قرار دارد که باید باشد، ابراز تعجب کرده و به فرمانده ناو اخطار می‌دهد که برگردد.
3- پس از بیست و هفت دقیقه تاخیر، در ساعت حدود 10:25 هواپیمای ایرباس از فرودگاه بندرعباس به مقصد دبی به حرکت درمی‌آید.
4- دیگر ساعت کم کم به 10:30 نزدیک می‌شود. اکنون ناو «وینسس» در آب‎‌های "ایران" شناور است و هواپیمای مسافربری ایرباس با 298 سرنشین در آسمان "ایران" در حال پرواز. کاپیتان راجرز فرمانده این ناو پیشرفته، هواپیمای مسافربری را در رادار می‌بیند و سیگنال‌های ارسالی آن را دریافت می‌کند؛ سیگنال «کد 3» یعنی من هواپیمای مسافربری هستم نه جنگی!
5- فرمانده باتجربه و خبره این ناو پیشرفته آمریکایی به بهانه این که آن را f14 گمان کرده فرمان آتش می‌دهد. دو موشک روانه هواپیمای مسافربری با 298 سرنشین می‌شود و... تمام.
156 مرد، 53 زن، 57 کودک 2 تا 12ساله و هشت کودک زیر دو سال به همراه 42 نفر با ملیت‌های یوگسلاو، پاکستانی، هندی، عرب و 16 خدمه پروازی برشته می‌شوند...
6- تمام سربازان ناو جنگی وینسنس پس از بازگشت از ماموریت موفق خویش، از سوی نیروی دریایی آمریکا مدال مبارزه دریافت کردند. بر اساس گفته‌های شبکه هیستوری، مدال مبارزه به کسانی داده می‌شد که می‌توانستند با «سرعت و دقت آتش بگشایند»!
7- 14 تیر روزی بود که جمهوری اسلامی ایران، طی نامه‌ای به رئیس شورای امنیت ملی خواستار تشکیل جلسه فوری برای رسیدگی به موضوع شد.
8- 25 تیر شورا تشکیل جلسه داد. از سوی ایران دکتر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت، و از جانب آمریکا بوش معاون وقت رئیس جمهوری در جلسه حضور داشتند. شورای امنیت پس از استماع اظهارات طرفین، با ابراز تاسف عمیق از این حادثه مواردی را مطرح نمود که هیچ یک از ابراز تاسف از این حادثه و اعلام همدردی با خانواده‌های قربانیان فراتر نرفت.
9- جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایکائو ، شکایت خود را در دیوان لاهه نیز مطرح کرد. عنصر تخصصی سازمان ملل متحد یعنی ایکائو نیز از مسائل سیاسی به دور نمانده و به جای بررسی فنی به ابراز تاسف و تسلیت به بازماندگان سانحه پرداخت.
10- .......
11- جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 12 تیر68 این جنایت را محکوم کرد.
12- ایران در 12 تیر 69 ضمن ابراز همدردی با بازماندگان واقعه 2 سال پیش، این حرکت جنایت کارانه را محکوم کرد.
13- .....
14- معاون امور حقوقی وبین‌المللی رئیس جمهور در تاریخ 12 تیرماه سال 75 این حرکت را محکوم و برای عاملین آن ابراز تاسف کرد.
15- .....
16- وزارت امور خارجه ایران در سالگرد این حادثه در سال 86 این واقعه را محکوم کرد.
17- ...
18- مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه، دوازدهم تیرماه 93 با حضور در جمع خبرنگاران مسببین این حادثه دلخراش را محکوم نمود.
19-......
20-......
 
تعداد بازدید از این مطلب: 616
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


ایستگاه صلواتی
این طوری لو رفت

دو تا از بچه‌های گردان، غولی را همراه خودشان آورده بودند و‌های های می‌خندیدند. گفتم: «این كیه؟»

گفتند: «عراقی»

گفتم: «چطوری اسیرش كردید؟» می‌خندیدند.
گفتند: «از شب عملیات پنهان شده بود. تشنگی فشار آورده با لباس بسیجی‌ها آمده ایستگاه صلواتی شربت گرفته بود. پول داده بود!»
اینطوری لو رفته بود. بچه‌ها هنوز می‌خندیدند.
تعداد بازدید از این مطلب: 622
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


روزه اش را با بوسه بر ضریح حضرت معصومه (س) افطار میکرد

علامه طباطبایی (رحمة الله علیه) ماه مبارک رمضان تا صبح بیدار بودند؛ مقید بودند دعای سحر را با افراد خانواده بخوانند و پیش از ماه رمضان از همسایه ها اجازه می گرفتند که اگر برای سحر خواب ماندند آنها را بیدار کنند. ایشان در درس تفسیرشان فرموده بودند که من در طول عمرم تا به حال به یاد ندارم که شب های ماه رمضان را خوابیده باشم. علامه حسن زاده آملی می نویسد: وقتی به حضور شریف علامه طباطبایی (رحمة الله علیه) تشرف حاصل کرده بودم و عرض حاجت نمودم، فرمود: "آقا دعای سحر حضرت امام باقر(علیه السلام) را فراموش مکن که در آن جمال و جلال و عظمت و نور و رحمت و علم و شرف است و حرفی از حور و غلمان نیست. اگر بهشت شیرین است، بهشت آفرین شیرین تر است".



روزه اش را با بوسه بر ضریح مقدس حضرت معصومه (سلام الله علیها) افطار می کرد. پیاده به حرم مشرف می شد و ضریح مقدس را می بوسید سپس به خانه برمی گشت و غذا می خورد. شب های ماه مبارک در جاهایی که مجالس روضه بود شرکت می کرد و گاهی با تمام وجود گریه می کرد به طوری که بدنش می لرزید.

ایشان (علامه طباطبايي) در درس تفسیرشان فرموده بودند که من در طول عمرم تا به حال به یاد ندارم که شب های ماه رمضان را خوابیده باشم.

در روایت داریم که می فرماید: «اَلصُّومُ لی وَ اَنَا اُجزی به» خدا می فرماید: "روزه برای من است". نمی فرماید نماز برای من است؛ هم چنان که می فرماید در زمین کعبه خانه من است، در ماه های سال، ماه رمضان ماه من است، در بین عبادات هم می فرماید روزه برای من است.
 

تعداد بازدید از این مطلب: 681
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


جانباز شیمیایی

به گزارش وبلاگ جانبازان شیمیایی ایران- جانبازی شیمیایی در خاطراتش چنین گفته است:

تاکسی که مرا از ترمینال جنوب تا خانه ام آورد 100 تومان بیشتر گرفت . چون می گفت باید ماشینش را ببرد کارواش . گرد و غبار لباس خاکی من را میخواست بشوید !!!

همان روز باید می فهمیدم که چه اتفاقی افتاده ...اما طول کشید ...زمان لازم بود ...همین چندی پیش آژانس گرفته بودم تا بروم جائی ..راننده پسر جوانی بود که حتی خاطره آژیر خطر را هم در ذهن نداشت . ریه هایم به خاطر هوای بد تحریک شد و سرفه ها به من حمله کردند . از حالم سوال کرد.

( کم پیش می آید که وضعیت جسمانیم را برای کسی توضیح بدهم ...اما آن شب انگار کسی دیگر با زبان من گفت ...گوئی قرار بود من چیزی را درک کنم و بفهمم با تمام وجود ) گفتم که جانباز شیمیائی هستم و نگران نباشد و این حالم طبیعی است .

سکوت کرد ...به سرعت ظبط ماشینش را خاموش کرد و خودش را جمع و جور نمود ...وارد اتوبان که شدیم ...حالم بدتر شد ...سرفه ها امانم را بریده بودند ...

ایستاد و مرا پیاده کرد و گفت که ممکن است حالم بهم بخورد و ماشینش کثیف شود و او چندشش میشود ...و...رفت ...من تنها در شبی سرد ..کنار اتوبان ایستاده بودم و با خودم فکر میکردم که: چرا ؟ پدر و مادر او مگر از ما برایش نگفته اند ؟ معلمانش چه ؟ 

تعداد بازدید از این مطلب: 678
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


خاطرات اولین جانباز شیمیایی

 

تا نزدیک ظهر در بهداری بودیم. خیلی از بچه ها می آمدند تا مجروحان جدید جنگ را ببینند. مسئول بهداری که حسابی وحشت کرده بود، نمی گذاشت بچه ها پا به بهداری بگذارند؛ به خاطر همین روی یک مقوا نوشت: «ملاقات مطلقاً ممنوع!»
جانباز شیمیایی محمد صادق روشنی
آنچه مطالعه می کنید خاطرات اولین جانباز شیمیایی محمد صادق روشنی است که در کتاب زود پرستو شو بیا، نوشته غلامعلی نسایی ، نشر عماد/1390 منتشر شده :

رفتیم اهواز، پادگان کوت عبدالله. یک ماه آموزش فشرده ی تکمیلی کالک، نقشه خوانی، تخریب و انفجار را دیدیم و برگشتیم. یک بار حاج قاسم دستور داد تا همراه یکی از بچه های رفسنجان برای شناسایی بروم. نماز مغرب و عشا را که خواندیم، فرمانده گفت: « حتماً باید با چراغ خاموش بروید.»
تعداد بازدید از این مطلب: 618
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


شاهد ایرانی دادگاه لاهه درصد جانبازی ندارد!



عبدالله شریفی قهوه چی سردشتی شاهد بمباران شیمیایی سردشت بوده که برای شهادت 28 روز در دادگاه لاهه بازجویی شده و نتیجه آن محکومیت فرانس فان آنرات هلندی تامین کننده گازهای شیمیایی به عراق بوده است ولی خودش درصد جانبازی ندارد!


وبلاگ جانبازان شيميايي ايران/ پرونده سردشت/1393/ سید هادی کسایی زاده/ در یکی از بازارهای قدیمی نزدیک محله سرچشمه سردشت قهوه خانه ای کوچک قرارداشت. گفتیم ساعتی در این قهوه خانه استخوانی سبک کنیم. وقتی مرد قهوه چی سوال کرد اهل کجایی و ما گفتیم خبرنگار و از تهران آمده ایم به سمت صندوقچه کنار سماور رفت و چند برگ کاغذ به ما نشان داد و گفت: ببینید امضای یکی از مسئولان ریاست جمهوری است! من به عنوان شاهد بمباران شیمیایی در لاهه شهادت دادم! گفته های مرد قهوه چی آنقدر ما را شکه کرده بود که گفتیم حالا تو بنشین ما چای می آوریم برایمان تعریف کن...


عبدالله شریفی گفت: دو روز بعد از بمباران شيميايي سازمان بين الملل براي تاييد اين اتفاق به سردشت آمدند. آن زمان سردشت نبودم و بعد از 4 سال به شهر آمده بودم که دستور داده شد تا براي توضيح وشرح اتفاق 7تير سال 1366 در روستاي آلوت به فرمانداري شهر بروم. وقتی داخل اتاق فرماندار سردشت شدم آنجا پليس هلند از من بازجويي كرد.


مرد قهوه چی مي گويد: براي توضيحات بعدي من را به تهران فرستادند وهمراه 15 نفر ديگر با رئيس دادگاه لاهه صحبت كرديم.
شاهد بمباران شیمیایی ایران که بارها مورد بازجويي قرار گرفته است، مي گويد: در سال 84 به هلند رفتيم و توسط قضات لاهه 28 روز بازجویی شدیم. نکته بسیار جالب و البته تاسف بار این است که بعد از اين همه بازجويي عبدالله شريفي هنوز مدركي ندارد كه درصد جانبازي خود را اثبات كند، او علاوه بر قرباني بمباران شيميايي قرباني دادگاه هم شده بود.


از کم و کیف بازجویی ها سوال کردیم که گفت: سوالاتي كه از شاهدان مي‌پرسيدند مبني بر اين بود كه هواپيماها چطور و چه زماني حمله كردند، بمب هاي شيميايي چه رنگ و بويي داشتند و تعداد شهدا و زخمي ها و در کل شرح ماوقع را مي خواستند.


مي گويد دو بار به هلند سفر كرده كه بار اول 28 روز و دومين بار 11 روز بازجويي شده است.
اين جانباز سردشتي ادامه مي دهد: نتيجه اين دادگاه ها 17 سال حبس براي فرانس فان آنرات متهم هلندي كه مواد اوليه بمب هاي شيميايي را به رژيم بعثي عراق تامين مي كرد به همراه داشت. در اين دادگاه دفاع فرانس از خودش اين بود كه فقط گازهاي كشاورزي عراق را تامين کرده است.


پرسيديم مدارك قربانی شدن خودتان در بمباران شیمیایی همراهتان هست؟ گفت: بله هميشه همراه من هستند و بلافاصله مدارك را نشانمان داد، مداركي كه حاكي از سي تي اسكن ها و آزمايش هايي بود كه انجام داده بود. همچنين مداركي كه نشان از حمايت بنياد شهيد استان كردستان بود از این شاهد ایرانی داشت.


شريفي با ناراحتي گفت: هنوز بعد از 26 سال مدركي مبني بر درصد جانبازي ندارم،‌حرف من اين است كه اگر من جانباز نبودم چرا من را به دادگاه لاهه فرستادند؟

انی دادگاه لاهه درصد جانبازی ندارد!

شاهد ایرانی دادگاه لاهه درصد جانبازی ندارد!

عبدالله شریفی قهوه چی سردشتی شاهد بمباران شیمیایی سردشت بوده که برای شهادت 28 روز در دادگاه لاهه بازجویی شده و نتیجه آن محکومیت فرانس فان آنرات هلندی تامین کننده گازهای شیمیایی به عراق بوده است ولی خودش درصد جانبازی ندارد!


وبلاگ جانبازان شيميايي ايران/ پرونده سردشت/1393/ سید هادی کسایی زاده/ در یکی از بازارهای قدیمی نزدیک محله سرچشمه سردشت قهوه خانه ای کوچک قرارداشت. گفتیم ساعتی در این قهوه خانه استخوانی سبک کنیم. وقتی مرد قهوه چی سوال کرد اهل کجایی و ما گفتیم خبرنگار و از تهران آمده ایم به سمت صندوقچه کنار سماور رفت و چند برگ کاغذ به ما نشان داد و گفت: ببینید امضای یکی از مسئولان ریاست جمهوری است! من به عنوان شاهد بمباران شیمیایی در لاهه شهادت دادم! گفته های مرد قهوه چی آنقدر ما را شکه کرده بود که گفتیم حالا تو بنشین ما چای می آوریم برایمان تعریف کن...


عبدالله شریفی گفت: دو روز بعد از بمباران شيميايي سازمان بين الملل براي تاييد اين اتفاق به سردشت آمدند. آن زمان سردشت نبودم و بعد از 4 سال به شهر آمده بودم که دستور داده شد تا براي توضيح وشرح اتفاق 7تير سال 1366 در روستاي آلوت به فرمانداري شهر بروم. وقتی داخل اتاق فرماندار سردشت شدم آنجا پليس هلند از من بازجويي كرد.


مرد قهوه چی مي گويد: براي توضيحات بعدي من را به تهران فرستادند وهمراه 15 نفر ديگر با رئيس دادگاه لاهه صحبت كرديم.
شاهد بمباران شیمیایی ایران که بارها مورد بازجويي قرار گرفته است، مي گويد: در سال 84 به هلند رفتيم و توسط قضات لاهه 28 روز بازجویی شدیم. نکته بسیار جالب و البته تاسف بار این است که بعد از اين همه بازجويي عبدالله شريفي هنوز مدركي ندارد كه درصد جانبازي خود را اثبات كند، او علاوه بر قرباني بمباران شيميايي قرباني دادگاه هم شده بود.


از کم و کیف بازجویی ها سوال کردیم که گفت: سوالاتي كه از شاهدان مي‌پرسيدند مبني بر اين بود كه هواپيماها چطور و چه زماني حمله كردند، بمب هاي شيميايي چه رنگ و بويي داشتند و تعداد شهدا و زخمي ها و در کل شرح ماوقع را مي خواستند.


مي گويد دو بار به هلند سفر كرده كه بار اول 28 روز و دومين بار 11 روز بازجويي شده است.
اين جانباز سردشتي ادامه مي دهد: نتيجه اين دادگاه ها 17 سال حبس براي فرانس فان آنرات متهم هلندي كه مواد اوليه بمب هاي شيميايي را به رژيم بعثي عراق تامين مي كرد به همراه داشت. در اين دادگاه دفاع فرانس از خودش اين بود كه فقط گازهاي كشاورزي عراق را تامين کرده است.


پرسيديم مدارك قربانی شدن خودتان در بمباران شیمیایی همراهتان هست؟ گفت: بله هميشه همراه من هستند و بلافاصله مدارك را نشانمان داد، مداركي كه حاكي از سي تي اسكن ها و آزمايش هايي بود كه انجام داده بود. همچنين مداركي كه نشان از حمايت بنياد شهيد استان كردستان بود از این شاهد ایرانی داشت.


شريفي با ناراحتي گفت: هنوز بعد از 26 سال مدركي مبني بر درصد جانبازي ندارم،‌حرف من اين است كه اگر من جانباز نبودم چرا من را به دادگاه لاهه فرستادند؟

تعداد بازدید از این مطلب: 650
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نفس كشيدن ممنوع

نفس كشيدن ممنوع/خاطرات يك جانباز شيميايي از كرخه تا راين
نمایش مجموعه تصاویر اين خاطرات هم از جنس همين بي مقدمه هاست. خاطراتي از روزنوشت هاي يك جانباز شيميايي كه اصرار براي درج نامش بي فايده بود و دلش مي خواست گمنام باشد. اين روزها كه همگان در پي هر چه بلندتر فرياد زدن نام خود هستند تا از اين راه ناني به چنگ آورند، چنين مرداني نادرند. مرداني كه مباد ياد و مرامشان را در پيچ و خم روزمرگي فراموش كنيم

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 651
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


افتخار ما شهید

پیامک وارده:
به افتخار جوونایی که
نه مثل یوزپلنگ، بلکه مثل شیر
نه 90 دقیقه، بلکه 8 سال
نه جلوی توپ فوتبال، بلکه جلوی توپ تانک
نه مقابل یک کشور، بلکه مقابل 27 کشور
دفاع کردند و یه میلیمتر از خاکمون رو به دشمن ندادند تا ایران و ایرانی همیشه قهرمان باشه و پرچمش بالا...
شادی روح همشون صلوات
شهدا! شرمنده ایم...
تعداد بازدید از این مطلب: 598
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تاریکی قبر

ای تاریکی قبر من گریه نکنید...
بروید برای تاریکی دنیای خودتان گریه کنید!
قسمتی از وصیتنامه و سنگ قبر نوشته
شهید کریم بوستانی 16 ساله

تعداد بازدید از این مطلب: 672
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


دلتنگی‌های مادرانه...

..
هر وقت دلم تنگ می‌شود می‌روم با آنها حرف می‌زنم... چراغ را روشن می‌کنم، روبه‌روی عکس آنها می‌نشینم و با آنها حرف می‌زنم، درد دل می‌کنم، برایشان صحبت می‌کنم... حتی گاهی شب‌ها به آنها شب‌بخیر هم می‌گویم. اما به هر حال با خدا معامله کرده‌ام...
روح شهدا را با صلواتی یاد کنیم

تعداد بازدید از این مطلب: 590
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران

 

 

سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران

 

 

 

سخن گفتن از شهیدی با ابعاد گوناگون، ‌از اسوه ‏ای كه جمع اضداد بود، از آهن و اشك، ‌از شیر بیشه نبرد و عارف شب‏های قیرگون، از پدر یتیمان و دشمن سرسخت كافران ، بسیار سخت بلكه محال است سخن گفتن از شهید دكتر مصطفی چمران، این مرد عمل و نه مرد سخن، این نمونه كامل هجرت، جهاد و شهادت، این شاگرد مكتب علی(ع)، این مالك ‏اشتر جنوب لبنان و حمزه كربلای خوزستان ، سخت و دشوار است.

 

چرا كه حتی نمی‏توان یكی از ابعاد وجودی مصطفی چمران را آنگونه كه هست، توصیف كرد و نباید انتظار داشت كه بتوانیم تصویر كاملی در این مختصر از او ترسیم نمود ، كه مردان و رهروان راه علی(ع) و حسین(ع) را با این كلمات مادی و معیارهای خاكی نمی‏شود توصیف نمود و سنجید. به انگیزه سالگرد شهادت افتخار آفرین و انسان‏ سازش، ضروری است تا آنجا كه مقدور است در شناخت ، ارائه افكار وبیان  راه  و اعمال او كوشش كنیم .

تعداد بازدید از این مطلب: 745
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


سه شهید برای "جسد" یک دختر مسلمان ایرانی

پس کو ان غیرت ومردانی پس کو آنان حیا

به چه قیمت حیا وغیرتمان را به فروش رسانیدم

به چه قیمت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تعداد بازدید از این مطلب: 596
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تمام فهم یک شهر

مرد آمده بود چیزی بگوید سرفه امانش نداده بود
چه می‌توانست بگوید
وقتی تمامِ فهمِ یک شهر از جانباز
سهمیه دانشگاه است
وبعد از شهادت،شاید اسم یک کوچه !!

 
تعداد بازدید از این مطلب: 832
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


دشمنان بدانید

دشــمــن بــدانــد :
هـفـــت آســـمـان و اوج فــلــک را کـــه رد کـنــــد قــدش نمی رســد که رهـبــر مــا را رصـــد کـنـــد ...

تعداد بازدید از این مطلب: 754
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بی‌صدا رفت و بی‌صورت بازگشت: جانبازی که هر روز شهید می‌شود

از او فقط عکسی دیده بودیم، نام و نشانی هم نداشتیم، پیگیر شدیم، فهمیدیم 26 سال است که مردی در مشهد مردانه زندگی می‌کند، بی هیچ هیاهو و سر و صدایی و همسری که او هم مردانه به پای این زندگی ایستاده است.

تعداد بازدید از این مطلب: 763
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مرا عهدیست ...با جانان...!!

هستن الحمدالله ........

هنوز مردایی كه وقتی نگاشون به غریبه دلربایی افتاد ،

وقتی صدای نازک و دلفریب یه غریبه رو شنیدن،

وقتی یه غریبه لوندی و عشوه گری کرد ، یا وقتی بهشون اجازه ورود به حریمشو داد ...

سرشونو بندازن پایین و بگن ؛

مرا عهدیست ... با جانان...!!

 
تعداد بازدید از این مطلب: 820
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


خوردن دارو؟؟؟؟

اومد و بهم گفت: میشه ساعت 4 صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟

ساعت 4 صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون

بیست الی بیست و پنج دقیقه گذشت، اما نیومد. نگرانش شدم

رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و توش نماز شب می خونه و زار زار گریه می کنه

بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصف جون کردی

می خواستی نماز شب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و می خوام داروهام رو بخورم؟

برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه

من شانزده سالمه

چشام مریضه چون توی این شانزده سال امام زمان (عج) رو ندیده

دلم مریضه، بعد از 16 سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم

گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم.

بچه ها چند سالتونه ???

 
 
تعداد بازدید از این مطلب: 748
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


خانوم های ایرونی همشون ملکه هستن



« چارلز دانشجوی انگلیسی با طعنه به دوست و همکلاسی ایرانی اش همایون می گوید :
چرا خانوماتون نمیتونن با مردا دست بدن یا لمسشون کنن؟؟ یعنی مردای ایرانی اینقدر کارنامه خرابی دارند و خودشون رو نمیتونن کنترل کنن؟؟
همایون لبخندی میزند و می گوید :
ملکه انگلستان میتونه با هر مردی دست بده ؟ و هر مردی می تونه ملکه انگلستان رو لمس کنه؟!
چارلز با عصبانیت می گوید :
نه! مگه ملکه فرد عادیه ؟!! فقط افراد خاصی می تونن با ایشون دست بدن و در رابطه باشن!!!
همایون هم بی درنگ می گوید :
خانوم های ایرونی همشون ملکه هستن!!! »

به نظر شما حق با چالز هست یا همایون

 
تعداد بازدید از این مطلب: 749
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


شهید فوزیه شیر دل

شهید فوزیه شیر دل

نام: فوزیه
نام خانوادگی: شیر دل
نام پدر: دوست محمد
تاریخ تولد: 2/2/1338
محل تولد: کرمانشاه
وضعیت تاهل: مجرد
تاریخ شهادت: 25/ 5 / 1358
محل شهادت: پاوه
مسئولیت در جبهه: بهیار
نام عملیات: درگیری با کومله و دمکرات
میزان تحصیلات: دبیرستان بهیاری
مکان مزار: گلزار شهدای کرمانشاه

نگاهی به زندگی شهید فوزیه شیردل

تعداد بازدید از این مطلب: 795
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


از تشییع یواشکی .............

از تشییع یواشکی .............

تا ازادی یواشکی .........

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 725
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


سر بریده سردار شهید حاج عبدالله اسکندری مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیه ...

سر بریده سردار شهید حاج عبدالله اسکندری مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیه ...

تکفیری ها با چهار گلوله حاج عبدالله شهید و سر مبارکش رو جدا کردند.

وی مدیر کل اسبق بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس بود.

جانم فدای زینب

عاشقان را سر شوريده به پيكر عجب است

دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است

تن بي سر عجبي نيست رود گر بر خاك

سر سردار ره عشق به پيكر عجب است

 
تعداد بازدید از این مطلب: 2794
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


امام خوبی ها

رحلت جانسوز امام خمینی (ره ) رو به همه امتش و شما همراهای عزیز تسلیت میگم.
گل رفت و شمیم خوشش اینجاست هنوز
بلبل به هوا ی گل چه شیداست هنوز
رفتی ز جهان اگر چه ای روح خدا
لیکن علم مهر تو بر پاست هنوز

 
تعداد بازدید از این مطلب: 783
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


شیپور جنگ

هنگامی که شیپور جنگ نواخته شود،
مرد از نامرد شناخته میشود.
پس ای شیپور ها بنوازید!
(شهید مصطفی چمران)

 
تعداد بازدید از این مطلب: 1228
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


غواص

غواص به فرمانده‌اش گفت:اگر رمز را اعلام کردی و تو آب نپریدم، من رو هول بده تو آب!

فرمانده گفت: اگه مطمئن نیستی می‌تونی برگردی.
غواص جواب داد: نه، پای حرف امام ایستادم؛
فقط می‌ترسم دلم گیر خواهر کوچولوم باشه؛
آخه تو یه حادثه اقوامم رو از دست دادم و الان هم خواهرم رو سپردم به همسایه‌ها تا تو عملیات شرکت کنم…
والفجر ۸، اروند رود وحشی، فرمانده تا داد زد یا زهرا (س)؛
غواص اولین نفری بود که تو آب پرید!
و اولین نفری بود که به شهادت رسید!

 
تعداد بازدید از این مطلب: 881
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


من اینجا....

مــــن اینجا...

در قصــــه خیـــــس این دنیــــــا...

وجـــــودم مچـــاله شد!!!

کــــارے بکـــن اے شهـــــید

بعضـــے وقت هــا

نمــــے دانم، در میــــان ایــن گــرد و غبـــار گنـــآه

در این دنیـآ

بــا که مـــے توان از بـــے قراری گفــت...؟!

 
تعداد بازدید از این مطلب: 771
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تعاون کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

می دونید تو جبهه، تعاون کجا بود..؟

محلی بود که بچه ها ساک شخصی خودشون رو تحویل می دادند و به جاش یه پلاک خوشگل می گرفتند.
و بعد از اینکه می خواستند برن خونشون، می رفتند تعاون پلاک رو تحویل می دادند و وسایل شخصیشون رو تحویل می گرفتند.

می دونید حدود شش هزار ساک هنوز که هنوزه داخل تعاون مونده و این یعنی اینکه هیچ وقت هیچ پلاکی برنگشته تا وسایلش رو تحویل بدن؟

هیچ وقت.............
.
.
.
یعنی شهید گمنام

تعداد بازدید از این مطلب: 849
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


قربانی

بالای سر جنازه حسین بودم.مردی آمد.اورا شناختم.لباس سیاهی به تن داشت.اوهم گریه می کرد.به من گفت: می دانم جای مناسبی نیست، اما حال که بالای سر جنازه فرزندت نشسته ای، چه احساسی داری؟
یاد حرف حسین افتادم.همیشه می گفت: "مادر! اگر شهید شدم، فکر نکن خدا بر تو مصیبتی وارد کرده. پس آن مادری که چهار شهید می ده ومیگه اگر پسر دیگری داشتم، در راه اسلام کی دادم، مادر نیست؟"
گفتم: "چیزی ندارم بگم.اگر خدا این قربانی رااز من قبول کند، این پسر را داده ام.اگر بازهم پسر داشتم در راهش می دادم "
شهید حسین شعبانی

تعداد بازدید از این مطلب: 894
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


خدا بود ودیگر هیچ نبود

در دنیا ، به چیزهاى كوچكى خوشحال مى شوم كه ارزشى ندارند
و از چیزهایى رنج مى برم كه بى اساس اند.
این خوش حالى ها و ناراحتى ها [به] دلیل كم ظرفیتى من است.

کتاب "خدا بود و دیگر هیچ نبود "
شهید چمران

تعداد بازدید از این مطلب: 746
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


به باباهاي مفقود الاثر و دختران چشم انتظار

 ای پیش پرواز کبوتر های زخمی ... بابای مفقود الاثر! بابای زخمی!
تا یاد دارم برگی از تاریخ بودی ... یک قاب چوبی روی دست میخ بودی
توی کتابم هر چه بابا آب می داد ... مادر نشانم عکس توی قاب می داد
اینجا کنار قاب عکست جان سپردم ... از بس که از این هفته ها سر کوفت خوردم
من بیست سالم شد هنوزم توی قابی ... خوب لا اقل حرفي بزن، مرد حسابی!
یک بار هم از گیر و دار قاب رد شو ... از سیم های خاردار قاب رد شو
برگرد تنها یک بغل بابای من باش ... ها! یک بغل برگرد، تنها جای من باش
ای دست هایت آرزوی دستهایم ... ناز و ادایم مانده روی دست هایم
شاید تو هم شرمنده یک مشت خاکی ... یک مشت خاک بی نشان و بی پلاکی
عیبی ندارد خاک هم باشی قبول است ... یک چفیه و یک ساک هم باشی قبول است!!
تنها تلاشش انتظار است و سکوت است ... پروانه ای که توی تار عنکبوت است
امشب عروسی می کنم جای تو خالی ... پای قباله جای امضای تو خالی
ای عکس هایت روی زخم دل نمک پاش ... یک بار هم بابای معلوم الاثر باش

عبد الکریم زارع

 
426x559 - 1
تعداد بازدید از این مطلب: 822
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


دعا کنید پدرم شهید بشه!

رو کرد به من و گفت: حاجی فقط دعا کنید پدرم شهید بشه!

خشکم زد. گفتم دخترم این چه دعاییه؟

گفت: آخه بابام موجیه!

گفتم خوب انشاالله خوب میشه، چرادعاکنم شهید بشه؟

گفت: آخه هروقت موج میگیردش وحال خودشو نمیفهمه شروع میکنه منو و مادرم و برادرم رو کتک میزنه!

اما مشکل ما این نیست!

گفتم: دخترم پس مشکل چیه؟

گفت: بعد اینکه حالش خوب میشه و متوجه میشه چه کاری کرده شروع میکنه دست و پاهای هممون رو ماچ میکنه و معذرت خواهی میکنه.

حاجی ماطاقت نداریم شرمندگی پدرمون را ببینیم حاجی دعاکنید پدرم شهیدبشه و به رفیقاش ملحق بشه...

 
تعداد بازدید از این مطلب: 832
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


چقدر جاشون خالیه...


جای "شهید همت" خالی که خانمش میگفت:
همیشه به شوخی بهش میگفتم اگه بدون ما بری گوشتو میبرم..
اما وقتی جنازه رو اوردن دیدم که اصلا سری در کار نیست...

جای "شهید چمران" خالی که یه روسری به همسر لبنانی اش غاده جابر هدیه داد و گفت:
بچه های یتیم خانه دوست دارن شما را با حجاب ببینن...

جای "شهید حمید باکری" خالی که خانم فاطمه امیرانی همسرش میگفت:
به چشم من خوشگلترین پاسدار روی زمین بود...

تعداد بازدید از این مطلب: 938
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


هیچ نمیتوان گفت......
هیچی نمی شه گفت........
یه دل سیر گریه می خواد....

425x453

تعداد بازدید از این مطلب: 803
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


رهبرم....
رهبرم ...

در این سالهای آخر الزمان چقدر برایت سخت میگذرد...

با عده ای از روبه صفتان دور و برت آشنایم ...

ریا کار، دروغگو و چاپلوس زیاد شده اند ...

نمی دانم مسوولین ، تشنه قدرت و ثروتند یا خدمت !!!

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ، رییس جمهور محترم ، رهبرم تنها مانده است ...

دیگر باور کرده ام روایتی را که میگفت :
آخر الزمان ، عده ای از علما ، مقابل امام زمان ، می ایستند !!!

تعداد بازدید از این مطلب: 1025
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


کجایند ساپورت پوشان اروند؟؟!!

یکی از کاربران شبکه اجتماعی افسران در مطلبی که در این شبکه اجتماعی منتشر شده است با رویکردی انتقادی نسبت به پوشش برخی زنان در کشور، با انتشار تصویری از رزمندگان جنگ ایران و عراق که در حال پوشیدن لباس غواصی هستند، یاد و خاطره آنان را گرامی داشته است.

این کاربر شبکه اجتماعی "افسران” با انتشار این عکس نوشت:

«رفقایی که سن و سالشان زمان ساپورت پوشیدنشان ، آن زمانی که هم سن و سال من و تو بودند. جوان بودند و زیبا…غواصی می پوشیدند البته فرقش این است که آن زمان قیمتش گران بود… اصلا گیر نمی آمد می گفتند اگر خواستید تیر بخورید. سرتان را جلو بگیرید نکند لباس پاره شود ها! جنازه های رشید و بیجانشان را از داخل لباس در می آوردند و جوان دیگری را ساپورت پوش می کردند …»
 

تعداد بازدید از این مطلب: 936
موضوعات مرتبط: شهید , اجتماعی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


ناگفته های دیدار رهبر انقلاب با یک خانواده شهید ارمنی

ناگفته های دیدار رهبر انقلاب با یک خانواده شهید ارمنی
 (طولانی هست ولی اگه وقت دارین حتما بخونین!!! واقعا پند آموزه...)

امام جمعه تهران که شدند این کار را شروع کردند و هم‌چنان هم ادامه دارد. افتخارمان این است که در استان تهران، خانواده و شهید به بالا نداریم که آقا خانه‌شان نرفته باشد. تقریباً محله و خیابان اصلی در شهر تهران نداریم که ایشان نیامده باشند و بلد نباشند. تک‌تک این محله‌های خود شما را من حداقل می‌دانم ما خانواده شهید سه شهید و دو شهید نداریم که ایشان نیامده باشند.

حدود شش، هفت سال بعضی روزهای شیفت کاری‌ام، مسئول تنظیم ملاقات خانوادة معظم شهدا من بودم. به‌همین‌خاطر می‌دانم شرایط و وضعیت چگونه بود. دیدارهای خانواده شهدا، باصفاترین، باحال‌ترین لذتی که آدم می‌خواهد ببرد را دارد. بعضی‌هایش خیلی سوزناک است. یک خانواده شهید می‌روی فقط یک فرزند داشتند که آن هم شهید شده است. خیلی سخت است برای یک پدر و مادر که یک بچه بزرگ کرده باشند، آن بچه‌شان را هم در راه خدا داده باشند. هرچند آن‌ها با افتخار می‌گویند، ولی ما که می‌نشینیم نگاه می‌کنیم، آن خستگی را احساس می‌کنیم.

بعضی از خانواده شهدا با تقدیم چند شهید روحیة عجیبی دارند. به طور مثال خانواده شهید «خرسند»، در نازی‌آباد. خانوادة خرسند چهار تا شهید داده است؛ پدر خانواده، دو فرزند خانواده و داماد خانواده. مادر این شهیدان این‌قدر قدرتمند، باصلابت و بانجابت با آقا صحبت می‌کرد که یکی دو بار آقا گریه کرد.

این فقط اختصاص به شهیدان شیعه ندارد. همة آدم‌هایی که در راه خدا در کشور ما از ادیان مختلف کشته شدند. چه شیعه، چه سنی، چه مسیحی و...

تعداد بازدید از این مطلب: 1048
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


با شمایم شهدا گوش کنید
با شمایم شهدا گوش کنید، هر چه دیدید ز کردار بدم، همه نادیده بگیرید فراموش کنید . شعر دلتنگی من را به یقین می شنوید، حال افسرده ی من را به یقین می دانید، آرزویم این است کاش می شد که شهادت نصیبم می شد.. خدایا کمکمان کن تادر باتلاق زندگی شرمنده شهدا نشویم.......... دوستان شهیدم شرمندتونم
تعداد بازدید از این مطلب: 999
موضوعات مرتبط: شهید , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0



عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود