برگزاری مراسم روز قشرتوسط حوزه بسیج خواهران 458 ائمه بقیع(ع) در تاریخ 93/5/13 مصادف با سالگرد شهادت مریم فرهانیان با سخنرانی خانم ناقلی با موضوعیت ماهواره واسیب ها ی آن وروز قشر با حضور بسیجیان صورت گرفت.
راهپیمایی روز جهانی قدس، صبح جمعه 3 مرداد 93 همزمان با آخرین جمعه ماه مبارک رمضان در بخش قلعه نوآغاز گردیداقشار مختلف مردم مومن و روزه دار اعم از جوانان و نوجوانان و بسیجیان پایگاهای خواهر حوزه 458 ائمه بقیع(ع)با در دست داشتن پرچم های جمهوری اسلامی ایران و فلسطین ، پلاکارتهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و همچنین سردادن شعارهایی همچون «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل»و «غزه پیروز است ،اسرائیل نابود است » ... مسیر راهپیمائی را از دفترامام جمعه بخش قلعه نو به سمت مسجداعظم قلعه نومحل برگزاری نماز جمعه طی کردند.در ادامه نماز ، پرشور و دشمن شكن جمعه به امامت حجت الاسلام پناهیان اقامه و مراسم پايان يافت.
ایرنا: تابع گرایش دولت وقت(در حال حاضر اعتدال گرایی) ایسنا: تابع گرایش دولت وقت(در حال حاظر اعتدال گرایی) فارس: سپاه پاسدران(اصولگرایی) مهر:سازمان تبلیغات اسلامی(اصولگرایی) تسنیم:سپاه پاسدارن(اصولگرایی) ... ایلنا:خانه کارگر(اصلاح طلبی) دانشجو:سپاه پاسداران(اصولگرایی)
وبسایت های خبری
عصرایران:اصولگرایان میانه رو (اعتدالگرایی) تابناک: نزدیک به محسن رضایی(اصولگرایی) خبرانلاین: نزدیک به علی لاریجانی(اصولگرایی) الف:احمد توکلی(اصولگرایی) فرارو:نزدیک به قالیباف(اصولگرایی) شفاف:قالیباف(اصولگرایی) فردانیوز:قالیباف(اصولگرایی) انتخاب:حامیان اصولگرای دولت(اعتدالگرایی) افتاب نیوز:وبسایت حزب نزدیک به حسن روحانی (اعتدال گرایی) جهان نیوز:علیرضا زاکانی(اصولگرایی) مشرق نیوز:سپاه پاسداران(اصولگرایی) روزنو:اصلاح طلبی سحام نیوز:حزب اعتماد ملی(اصلاح طلبی) کلمه:اصلاح طلبی
السلام علیک یا مظلوم یا حجه ابن الحسن العسکری نیا نیا گل نـــــــــرگس تو را به خاک بقیع که شهر ما نه، مُهیای گامهای تو نیست "اللهم عجل لولیک الفرج" به امید گشایش و فرج در امر ولی عصر عجل الله تعالی فی فرجه شریف
همینه که هست! ابرو هایم کشیده و پهن است … چشم هایم را بدون آرایش می ستایمـ ! بینی نوک بالایی دارم به ۱۰۰ تآ دمآغ عملی می اَرزَد ! لَب هایم قشنگ تر از لبخند گل استـ ! شآلم را هم از همهـ خوشگلـ تر می بندمـ ! کلیپس را نوک کله ام نمی زنم … چون من شتر زاده نیستمـ ! ناخون هایم هم بلند است اما قرمزکی نیست ! عشوه و ناز هم از ۱۰۰ تا قرتی بهتر بلدم ولی هر (….) توی خیابون ارزش این کار را ندارد ! مانتو های گرآن هم می خَرَم ولی عـقده نشان دادنش را هم ندارم ! من مآنکـن نیستمـ
استاد قرائتی تعریف میکرد که ما آخوندهارو خیلی سخت میشه گریاند ! اما یکی از رزمندگان خاطره ای تعریف کرد که اشکمونو در آورد !
گفت : تو یکی از عملیات ها که شب انجام می شد قرار بود از جای عبور کنیم که مین گذاری شده بود … مجبور بودیم از اونجا رد بشیم چاره ای جز این نداشتیم .
گفتیم کی داوطلب میشه راه رو باز کنه تا بتونیم عبور کنیم ؟ چندتا از رزمنده ها داوطلب شدند تا راه رو باز کنند … وقتی میخواستند راه باز کنند میدونستند که زنده نمی مونند .
چون با انفجار هر مین دست ، پا ، سر ، بدن یک جا متلاشی میشود ! داوطلب ها پشت سر هم راه افتادن برای باز کردن راه … صدای مین می آمد . همین زمان متوجه شدم یکی داره بر میگرده !
گفتم شاید ترسیده ! بالاخره جان عزیزه و عزیزی جان باعث شده برگرده… گفتم خودمو نشون ندم شاید ببینه خجالت بکشه !
بعد چند دقیقه متوجه شدم یکی داره میره سمت محل مین گذاری شده.. رفتم سمتش گفتم وایسا کجا میری ؟
گفت دارم میرم محل مین گذاری شده دیگه !! گفتم تو جزو کسائ بودی که داوطلب شده بودند چرا برگشتی ؟!
گفت : آخه پوتینم نو (تازه) بود خواستم اونو در بیارم با جوراب برم و بیت المال حیف و میل نشود . اون پوتین بمونه یکی دیگه ازش استفاده کنه…!!!
هوالحامد لطفا کامل بخوانید وقتی می خواهند برای من وتو جوک بگویند،می گویند"غضنفر"!درصورتی که "غضنفر,یعنی شیر،مرد قوی وبا صلابت...واز قضا یکی از القاب حضرت علی است. وقتی یک چیز از مد افتاده به آن می گویند"جواد"!جواد ... به کعنای"بخشنده"است واز القاب امام محمد تقی. از اسم "بتول"برای تمسخر استفاده می کنند!در صورتیکه بتول یعنی پارسا وپاکدامن...وخیلی اتفاقی از القاب حضرت زهرا وحضرت مریم است. درفیلم ها نام های تقی ونقی را به هزل می آورند!تقی یعنی باتقوا ونقی یعنی پاک...وازالقاب امام جواد وامالم هادی .... وقتی می خواهند بانوان نیروی انتظامی را مسخره کنند میگویند"فاطی کماندو"! وقتی می خواهند بگویند فلانی خودش را به آن راه زده میگویند:خودش را زده به کوچه ی علی چپ! خدا لعنت کند دشمنان اهل بیت را...نگذاریم در طنزها از اسامی مقدس ائمه استفاده کنند. *لطفا با هر توانی که دارید انتشار دهید* یامهدی
مگر دیگر مردم حقی ندارند؟ مگر دیگران ایرانی نیستند؟ آری علی پیروزمند برادر شهید و رزمنده و جانباز دیروز در شهر آبادان نگهبان توالت عمومی است ، و در کنار توالت در یک آلونک زندگی می کند او می گوید سالها پیش که به همه زمین می ... دادند به او هم دادند اما به علت عدم توانایی در ساخت زمین را پس گرفتند 2 نوه دارد ولی اسم آنان را نمی داند ولی خاطرات جنگ را ، آتش های دشمن را و نامردی روزگار را خوب می داند او نگرانی ندارد اما می ترسد که شاید روزی به اتهام اینکه این شغل شریف و مکان تمیز را از سهمیه بنیاد شهید گرفته و حقش نبوده از دست بدهد زیرا سایر مردم هم ایرانی هستند و همه باید مساوی باشند او در پایان می گوید فقط میخواهم به مردم بگویم اگر همه چیزشان را از دست دادند، ایمانشان را از دست ندهند.» درود بر مسئولینی که نگذاشتند پیشکسوتان جهاد و شهادت در پیچ و خم زندگی روزمره به فراموشی سپرده شوند
حرفی نمیزنی چرا «بابای جعبه ای»؟ خسته شدم بیرون بیا «بابای جعبه ای» لطفا بلندتر کمی فریاد هم بزن این جا نمی رسد صدا «بابای جعبه ای» با آن قَدَت تو جا شدی آنجا ببین مرا جا میشوم ببر مرا «بابای جعبه ای» قد عروسکم شده ای باور کن ای عزیز من مادرت قبول؟ ها؟ «بابای جعبه ای»
چند تا ترکش خورده بود و خیلی ازش خون رفته بود. انگار زمزمه می کرد. سرم را گرفتم جلو دهانش ببینم چه می گوید، با تقلا دست کرد قمقمه اش را درآورد، گفت: بده به راننده بولدوزر، حتما تشنه س. درست می گفت، از سر شب آب نداشتیم بچه ها بخورند، شعبان قمقمه را از دستم گرفت و یک جرعه بالا کشید، بقیه ش را دادم به احمد. برگشتم دیدم تکان میخورد، انگار بخواهد کاری کند، دولا شدم تو صورتش، دیدم دستش را برد سمت سینه اش و گفت: یااباعبدالله الحسین، با لبهای تشنه...
فردا 26 مرداد سالروز آزاد سازی پرستو دل سوخته بال شکسته به کشورشون اونایی که رفتن ایستادن مردانه جنگیدن ورنج سالها دوری و رنج و عذاب را فقط امید بازگشت به دامن کشوری که غیرتشان نگذاشت ذره ای از خاک این کشور رو به دشمن متجاوز بدن
شاید توی اقوام دوستان اشناهاتون یه ازاده رو دیده باشد بعضیاشون خیلی کم سن وسال بودن که اسیر شدن ولی وقتی به کشور باز گشتن به زور میشد سنشون روتشخیص داد موها محاسنشون سفید شده خیلی سخته وقت پای درد دلشون میشینی چیزاهایی مشنویی که حتی باورشون برای تو ومن نسل جوون خیلی دور از ذهن وقتی از شنکنجه هایی که برای عشق به امام خوندن دعای توسل و قران حتی برای عزاداری اقا امام حسین تحمل کردن تعریف میکنن از شهادت دوستانشون ,دوستایی که تو بغلشون جون دادن از خیلی سختیهای دیگه ولی هیچ وقت گلایه نکردن اسرات صبر زینبی رو یادشون داد نذاشتن دشمن ذره ای سو استفاده کنن
فردا روز موعود بر میگردیم به 24 سال پیش زمانی که اولین اسرای ما رو رژیم بعث بعد از کلی رایزنی آزاد میکنه میریم به اردو گاه اسرا هیچی کس نمیتونه حال اسرا وصف کنه اصلا تو کلمات نمیگنجه من اونروزا نبودم ولی الان با اینکه این همه سال میگذره ولی هنوزنم برای مردم ما فردا روز بزرگیه
منم بعد ببیست وچهار سال میگم ازاده عزیزم خوش آمدی به میهن
26 مرداد سال 69، مردم ایران با امیدی در دل منتظر بودند تا پس از سال ها اسرای جنگی به وطن بازگردند، از این جهت شمار زیادی از اقشار مختلف مردم بخصوص خانواده های آزادگان برای استقبال از عزیزان خود به خسروی آمده بودند تا غبار غربت از چهره مبارزان عرصه ایثار و استقامت بزدایند.
اولین گروه آزادگان ایرانی روز 26 مرداد سال 69 در حالی وارد خاک ایران اسلامی شدند که دیگر مراد و مقتدای بزرگ و معمار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) در میان ما نبود و این ضایعه دردناک غم فراغ را برای اسرای عزیز دو چندان کرده بود.
مرز خسروی پذیرای نخستین گروه یک هزار نفری خسروی
نخستین گروه اسرای ایرانی یک هزار نفر بودند در حالی عصر چنین روزی (26 مرداد) از طریق مرز خسروی و با استقبال گرم همرزمان و اقشار مختلف مردم وارد کشورمان شدند تا اولین گام مبادله اسرا میان دو کشور ایران و عراق که هشت سال با هم جنگیده بودند، برداشته شود.
در این روز اشک ها و لبخندها با هم عجین شده بود تا انتظار یعقوبیان را به وصال یوسف ها پیوند دهند و در این میان چه دیدنی بود سجده شکری که آزدگان با ورود به کشور بر خاک میهن در مرز خسروی به جای آوردند و چه زیبا بود تجسم حضور فرزندان وطن در آغوش سرزمینی که غیرتش آوازه جهان و جهانیان شده بود.
در تاریخ ۲۶ مردادماه اولین گروه اسرای جنگی آزاد شده و به آغوش ملت بازگشتند. تمامی مردم ایران این پیروزی را جشن گرفته و شور و هیجانی در خانوادهها و محلهها ایجاد شده بود. در تاریخ ۲۷ مرداد ۶۹ رئیسجمهور ایران خطاب به صدام نوشت: «اعلام پذیرش مجدد معاهده ۱۹۷۵ از سوی شما تبدیل آتشبس موجود به صلح دائم و پایدار را هموار ساخت.»
اسرای سرافراز ایرانی از چند نقطه مرزی با تشریفات وارد کشور شدند و نخستین واکنش آنان بوسه بر خاک ایران و ریختن اشک شوق بود. زیارت حرم امام خمینی و همچنین دیدار با آیتالله خامنهای از نخستین برنامهها و اقدامات مشترک آزادگان ایرانی بود. آیتالله خامنهای در دیدار با آزادگان گفت: «... یکی از چیزهایی که شما را، دلهایتان را زنده نگه میداشت، پر امید نگه میداشت، یاد آن چهره و روحیه پرصلابت امام عزیزمان بود. آن بزرگوار هم خیلی به یاد اسرا بودند. حال پدری را که فرزندانش به این شکل از او دور شده باشند، راحت میشود فهمید... مسأله اسارت طولانی فرزندان این ملت به نوبه خود امتحان دیگری بود که ملت ما با موفقیت آن را به انجام رسانده و اسرای ما همانند ملت ایران از خود آزادمردی نشان دادند و سرانجام با موفقیت و سرافرازی به وطن بازگشتند...شما در دوران اسارت شرایط سختی را گذراندید، اما در عین حال با حفظ دین و اعتقادات و دلبستگی خود به اسلام، امام و انقلاب موجب افتخار و آبرومندی ملت خود در برابر دشمن شدید.»
چند دقیقه وقت بگذارید درد و دل با شهدا می خوام به اوناییکه اینقدر با شهدا درد دل می کنند حرفایی بزنم . خدا می داند از روی صداقت می گویم پاسخ هیچکدام از سئوالات را نمی دانم . من خود یار شهدایم . اما از قافله شان عقب ماندم چون راه را گم کرده بودم . و هر چه دویدم به این خیل پاکان نرسیدم . به من بگویید چگونه میتوانم صدا سیما را پاک کنم ؟ چگونه باید بی حجابی را بردارم ؟ چگونه باید جلوی آنان که از بانکها میلیاردها وام می گیرند و پس نمی دهند و هر روز هم این قضیه تکرار می شود را باید بگیرم؟ چگونه می توانم روابط خارجی مملکت را اصلاح کنم ؟ چگونه میتوانم وضع آموزش و پرورش را درست کنم ؟ چگونه می توانم آنانکه توطئه می کنند سرکوب کنم؟ چگونه می توانم آقا زاده ها را از چپاول مملکت باز دارم ؟ چگونه میتوانم مافیای اقتصادی را بشناسم و جلوی تجاوز به حقوق ملت را بگیرم ؟ چگونه میتوانم به دانشگاهها بقبولانم که رزمنده ها را در آغوش گیرند ؟ چگونه به نهاد های ذی ربط دستور دهم تا به خانواده های شهدا و ایثارگران آنچنان که شایسته اند رسیدگی کنند ؟ چگونه میتوانم برای همه ی بیکاران اشتغالزایی کنم ؟ چگونه می توانم پارتی بازی را بردارم؟ چگونه می توانم عدالت را اجرا کنم ؟ چگونه می توانم به نماینده ی مجلس بگویم با کارت شارژ رأی جمع نکن ؟ چگونه جلوی آنان را که نه تنها در انقلاب و جنگ نبودند بلکه در مقابل خودم مبارزه با انقلاب می کردند ، بگیرم که از مسئولین نظام نشوند ؟ چگونه می توانم ...... حالا بگویید : آیا واقعاٌ اینها که گفتم وجود دارد ؟ اگر هست پس چه وقت پایان می پذیرد ؟ امید وار به پایانش باشم یا نه؟ آیا به عهده ی من است که اقدام کنم ؟ اگر آری چگونه باید اقدام کنم ؟ اگر هم نیست پس چرا اینقدر می نالید و نزد شهدا شکایت دارید ؟ چقدر از گرفتاریهایی که می شمرید توسط مردم معمولی بوجود آمده و چند درصد از آنها را مسئولین محترم مقصرند ؟ حالا تقصیرات مردم را چگونه رفع کنم ؟ مسئولان را چه کسی باید مجاب کند ؟ من ؟ اگر میگویی من چگونه باید اینکار را بکنم ؟ همه ی آنها که در رأس امورند و هادیان این مملکتند که بی نقصند . نیستند ؟ پس الفاتحه . هستند ؟ پس اینهمه شکایت چرا ؟ یا اینکه نه . رهبری و رییس جمهور و مسئول قوه قضاییه ، مقننه و مسئولین بنیاد شهید و کمیته امداد و کلیه وزارتخانه ها و همه روحانیت معظم و ..... اینها را بذار کنار – اینها را که نمیشه گفت نقص دارند - - می مونه من و تو و اوناییکه به هیچکدام نمیشه اطمینان کرد . خب اونا که در اقلیتند . و هیچ خوفی از آنها ظاهراٌ نباید باشه درسته ؟ یا اینکه نه ، قدرت برترند و ما نمیدونیم ؟ راستی هستند یا نه ؟ اگر هستند پس باز هم الفاتحه . اگر آنطور که در شعار ها است نیستند ، پس دیگه این دست و آن دست کردن برای چیست ؟ یا اینکه نمیشه به آقایان مطلب درشتی گفت . یک وقت ناراحت می شوند و ... پس بنظرم یک چیز صحت داشته باشد : نه خوبان ما بدند و نه بدان ، بد معرفی می شوند . دیدی آخر بخدا قسم فقط منم و تو که بد هستیم . تو میگی خانمها بی حجابند ، خب بگو چرا ؟ مگه از همین مردم نیستند ؟ تو میدونی چند درصدشون دختران ، مادران و خواهران آدمایی هستند که در متن انقلاب و جنگ بودند ؟خب چه شد ؟ مقصر منم یا تو ؟ تو میگی صدا و سیما اینطوری و آنطوری . زیر نظر من اداره می شه یا تو ؟ تو میگی مافیای نفت و خودرو و طلا و پول و ... من و تو میتونیم مافیا بگیریم ؟ مگه من و تو باید از مافیاهای تو زندون محافظت کنیم که در نرند یا در نبرندنشون ؟ من و تو چه کنیم ؟ گفتند بریزید تو خیابونا بگید مرگ بر شاه ریختیم گفتند جلوی منافقان و گروههای معاند رو بگیرین گرفتیم گفتند برید دفاع کنید کردیم گفتند بمیرید مردیم گفتند رأی بدید دادیم گفتند در هر مناسبت بریزید در خیابان ، با شکوهتر از بار قبل آمدیم گفتند از فلانی و فلانی بیزار باشید شدیم گفتند فقط فلان آدما را دوست داشته باشید داشتیم به نظر شما من و تو چه نکردیم ؟ که حالا باید تاوان آن را پس دهیم ؟ لابد الآن هر که این موضوعات را می خواند بادی به غبغب می اندازد و میگوید : باید در صحنه باشیم – نبوده ایم ؟ باید رهبر ، رییس جمهور و مسئولین رتبه اول مملکت را با جان و دل حمایت کنیم – نکرده ایم ؟ باید صبر کنیم و فشار ها را تحمل نماییم – ننموده ایم ؟ میگویید حرمتها شکسته شده ؟ چه کسانی آن را شکستند؟ مردم شکستند ؟ چرا شکستند ؟ مگر بیمار بودند که بشکنند ؟ یعنی مردم ، نه همه ، همانقدر که میگویید ، مردم بدی هستند ؟ همانها بابا و مادرهاشون تو انقلاب و جنگ نبود ؟ از میان همان مردم بد کسی شهید نشد ؟ کسی از همان خانواده های بد جانباز نشده ؟ کسانی از همان مردم بد نیست که خانه و کاشانه اش در جنگ ویران شده باشد ؟ واقعاٌ آمار دارید که همه ی خانواده شهدا و ایثارگرا ن از خانواده های با حجابها هستند ؟ شاید باشند نمیدانم . خب اگر به نتیجه ای رسیدید که مردم نشکستند ، پس چه کسانی غیر از مردم حرمت شکن هستند ؟ آنهم حرمت خون شهدا . پس چه کسانی باید جلوی حرمت شکنی را بگیرند ؟ آیا جلوگیری از شکسته شدن حرمت خون شهدا و فداکاری ایثارگران از اولویت همه کارها نیست ؟ من جلوی شکستن حرمتها را بگیرم یا تو ؟ خب اگر همین هم بعهده ی من و تو است بگویند چگونه تا بگیریم . همه ارگانها و شخصیتهایی که با نردبان خون شهدا و از خود گذشتگی ایثارگران به کرسی صدارت نشستند و الآن خود را پاسبان حرمت آنان می دانند و از سوی آنان موظف شدند تا حرمتشان را پاس بدارند کنار بروند تا ما خود حرمت پایمال شده شان را برگردانیم . اما حیف نمیدانم چه کسی باید همین حرف را به آنان بزند .چه کسی باید توجیهشان کند . چه کسی باید.......
نمیدونم شما وقتی شما این عکس رو میبینید اولین چیزی که به ذهنتون میاد چیه ولی من وقتی این عکسو دیدم اولین چیزی که توجهمو جلب کرد چهره معصوم وترسان او دختر بچه بودش که تو چهرش تو اون گریه کودکانانش خیلی چیزا مشهود بود گویای هزاران حرف ناگفته برای من و تو جوون که ما کجاییم چه میکنیم حداقل کاری که از دستمون برمیادش تو این فضای مجازی بیایم از دینمون دفاع کنیم
چفیه نام مقدسی که یاد آور سالهای دفاع مقدس است چفیه تنها همراه دوست داشتنی رزمندگان در روزهای سخت چفیه دوست داشتنی ترین هدیه ای که از رهبر معظم انقلاب می توان گرفت در سالهای اصلاحات که به چفیه توهین کردند و همه سکوت کردیم ، رهبر تنها وسط میدان آمد ... و یادگار دفاع مقدس را بر گردن آویخت تا ارزش آن را بهتر بدانیم و اما امروز بار دیگر به این یادگار ارزشی توهین می شود اما با شگردی جدید اخیرا شرکتی اقدام به بسته بندی و فروش چفیه به عنوان دستمال چند منظوره کرده است. این اقدام بی شک توهینی بی شرمانه به چفیه به عنوان نماد خاطرات روزهای جهاد و حماسه است.
آیا باز هم باید سکوت کرد تا رهبر شخصا به میدان بیاید؟