رو کرد به من و گفت: حاجی فقط دعا کنید پدرم شهید بشه!
خشکم زد. گفتم دخترم این چه دعاییه؟
گفت: آخه بابام موجیه!
گفتم خوب انشاالله خوب میشه، چرادعاکنم شهید بشه؟
گفت: آخه هروقت موج میگیردش وحال خودشو نمیفهمه شروع میکنه منو و مادرم و برادرم رو کتک میزنه!
اما مشکل ما این نیست!
گفتم: دخترم پس مشکل چیه؟
گفت: بعد اینکه حالش خوب میشه و متوجه میشه چه کاری کرده شروع میکنه دست و پاهای هممون رو ماچ میکنه و معذرت خواهی میکنه.
حاجی ماطاقت نداریم شرمندگی پدرمون را ببینیم حاجی دعاکنید پدرم شهیدبشه و به رفیقاش ملحق بشه...